برق عشق
جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, :: 12:20 :: نويسنده : kltd and m3
متن تصنیف ها - – - متن تصنیف بی من مرو خوش خرامان میروی، ای جان جان بی من مرو، ای حیات دوستان، در بوستان بی من مرو ای فلک بی من مگرد و ای قمر بی من متاب، ای زمین بی من مروی و ای زمان بی من مرو ای عیان بی من مدان و ای زبان بی من مخوان، ای نظر بی من مبین و ای روان بی من مرو … - – - متن تصنیف رها نمیکند ایام رها نمیکند ایام در کنار منش، که داد خود بستانم به بوسه از دهنش همان کمند بگیرم که صید خاطر خلق، بدان همیکند و درکشم به خویشتنش غلام قامت آن لعبتم که بر قد او، بریدهاند لطافت چو جامه بر بدنش … - – - متن تصنیف آن دلبر من آن دلبر من آمد بر من، زنده شد از او بام و در من، آخر تو شبی رحمی نکنی، بر رنگ و رخ همچون زر من رحمی نکند چشم خوش تو، بر نوحه و این چشم تر من، آن دلبر من، آمد بر من، زنده شد از او، بام و در من گفتم به خدا گر تو بروی، امشب نزید این پیکر من، خامش که اگر خامش نکنی، در بیشه فتد این آذر من … - – - متن تصنیف دست به جان نمیرسد دست به جان نمیرسد تا به تو برفشانمش، بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش تن به قضا سپرده ام پای رضا فشرده ام، ور بروم کجا روم چاره جز این ندانمش قوت شرح عشق تو نیست زبان خامه را، گرد در امید تو چند به سر دوانمش … - – - متن تصنیف شب ستاره کش چرا به باغ شاخهای گلی به سر نمیزند، چه شد که در بهار ما پرنده پر نمی زند چه وحشت است راه را که کس بر آن نمیرود، چرا کسی چراغ جان به رهگذر نمیزند نشاط عشق رفت و در برین سرای بسته شد، کنون به غیر غم کسی دگر به در نمیزند … - – - متن تصنیف دست بنه بر دلم دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس، چشم من اندرنگر از می و ساغر مپرس جوشش خون را ببین از جگر مومنان ریا، وز ستم و ظلم آن طره کافر مپرس عشق چو لشکر کشید عالم جان را گرفت، حال من از عشق پرس از من مضطر مپرس … - – - متن تصنیف طرب منم من طربم طرب منم زهره زند نوای من، عشق میان عاشقان شیوه کند برای من ناز مرا به جان کشد بر رخ من نشان کشد، چرخ فلک حسد برد ز آنچه کند به جان من پیر کنون ز دست شد سخت خراب و مست شد، نیست در آن صفت که او گوید نکته های من … - – - نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب
پيوندها
|
|||
![]() |